سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مازاد دانشت را که به برادر بی بهره از دانشت می رسانی، صدقه تو بر او به شمار می آید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 90 آبان 10 , ساعت 9:2 صبح


 هزار جریب،چهاردانگه و دو دانگه 

هزار جریب به محدوده ی وسیعی از مناطق کوهستانی گفته می شد که از مشرق به گرگان، از مغرب به سوادکوه و از شمال به قائم شهر و ساری و بندر گز و از جنوب به سمنان، دامغان و بسطام محدود بود.

هزار جریب به دو بلوک بزرگ چهاردانگه و دو دانگه تقسیم شد. از هزار جریب تاریخی فقط تنها نامی که مانده، بخش هزار جریب نکاست. قسمت های وسیعی ازهزار جریب به استان سمنان ملحق شده است. 

 هزار جریب تاریخی مهد علما ، دانشمندان ، شعرا و رجال بزرگیست که هر کدام در برهه ای از زمان بر تاریخ این مرز و بوم اثر گذار بودند و آثار گران سنگی از خود به یاد گار گذاشتند،مانند مرزبان بن رستم پریمی ( نویسنده کتاب مرزبان نامه) ، ملا عبدالله معروف به شریعت مدار تیلکی ، ملا صالح مازندرانی (داماد علامه مجلسی)، محمد باقر هزارجریبی ، محمد علی هزار جریبی، ملا عبدلله کیاسری،شریعت مدار کیاسری (صاحب کتاب شائر النبی) ، محمد رضا مازندرانی فولاد محلی ، سید علی پاجایی ، شیخ جعفر کواتی، سید حسین بنافتی، سید علی اکبر چالویی(خطاط اثر قاجار) ، ملا سبز علی ازنیچی(خطاط اثر قاجار)، مغتنم ارایی (شاعر)، ندیم ارایی(شاعر) محمود فدایی مازندرانی تلاوکی ( مرثیه سرای اهل بیت)، ابو سهل بیژن کوهی فریمی (منجم)، فاضل هزار جریبی، مسعود الملک هزار جریبی( نماینده مجلس ملی) ، علی اکبر داور ( وزیر مالیه و عدلیه رضاخان)، مصطفی خان سورتیچی ، میرزا اسدالله هزار جریبی (ریاضیدان ومنجم) سامی هزار جریبی(شاعر) ، اسدالله عمادی (شاعر و نویسنده معاصر)و....


 هزار جریب تاریخی شاهد حوادث متعدد و آمد و رفت حکومت های محلی در جای جای این منطقه بود که قلعه های حکومتی آن هنوز در روستاهای منطقه قابل مشاهده است،مانند قلعه شاه دژ، قلعه ازنی ، مار قلعه (مرقلعه)، قلعه مازیار، قلعه روستای قلعه سر که نام این روستا به خاطر وجود این قلعه گرفته شده است، برج رسکت، قلعه بندبن و....

قیام مردم هزار جریب بر علیه مغولان به رهبری میر عمادالدین و سرکوبی مغولان، یاغی گری مشدی پروری بر علیه حکومت رضا شاه، حمله جلال جمال الدین کلایی و قاسم پروری به کیاسر و به آتش کشیدن کیاسر توسط آنها و کشته شدن قاسم پروری و سید جلال جمالدین کلایی در این حادثه و...نمونه هایی از اتفاقات تاریخی در منطقه است.

هزار جریب تاریخی محل مدفن امامزادگان و بزرگانی چون میر عمادالدین (مدفون در وری) ، میر تاج الدین مدفون کوات، میر افضل مدفون در همین روستا میر افضل و... است.

این منطقه سر شار از اماکن دیدنی و چشم نواز و بی بدیل است،مانند چشمه سورت نزدیک روستای اروست، دریاچه چورت نزدیک روستای چورت، سد خاکی پله در نزدیکی روستای ازنی، آبشار او چرچری نزدیک روستای بابا کلا، رودخانه شیرین رود در دودانگه، سد شهید رجایی و....

در کتب تاریخی به خصوص تاریخ ابن اسفند یار ، تاریخ مازندران رویان و تبرستان ظهیرالدین مرعشی و ... به کرات از هزار جریب یا هزار گری نام برده شده است، اما هیچ کدام از این محققان رنج تحقیق در مورد وجه تسمیه آن را به خود نداده اند. تنها در کتاب رکن الاسفار، ‌سفرنامه مازندران و وقایع مشروطه افضل ملک به وجه تسمیه آن اشاره شده است.

 در سال های اخیر آقای علی اصغر ریاحی در کتاب سیمای جغرافیایی هزار جریب بهشهر و معافی در پایان نامه کار شناسی ارشد دانشگاه مشهد در مورد وجه تسمیه هزار جریب پژوهش هایی انجام داده اند.

 اقوال مختلفی که در مورد وجه تسمیه هزار جریب نقل شده به این شرح است:

 الف) امیر تیمور گورکانی،میر عمادالدین را که سید و دارای کرامات عالیه بوده و از او کرامت و خرق عادت بزرگی دیده است،می بوسد و به او ارادت می ورزد و هزار جریب زمین را به او می بخشد و به سیورغال واگذار می کند که مالیات آنجا را گرفته صرف معیشت خود سازد. به همین دلیل این منطقه به هزار جریب معروف شد.

ب)هزارجریب در زمان قدیم این منطقه به علت شرایط توپو گرافی ناهمواری ها دارای سکونت گاه های متعدد روستایی بود که تعداد آن ها به هزارروستا می رسید . هر روستا ملک شخصی یکی از زمین داران بود که در اصطلاح هر روستا یک جریب نامگذاری و نام هزار جریب به منطقه ای که دارای هزار روستا بود اطلاق شد.

پ) از سوی خاندان آل باوند که فرمانروایی این منطقه را به عهده داشتند،در تقسیم بندی این سرزمین بین سرداران و وابستگان خود به هر یک زمینی به وسعت هزار جریب واگذار شد و چون زمین های این منطقه به صورت هزار جریب تقسیم شده بود به این نام معروف شد.

ت) یکی از اسپهبدان،هزار جریب از ییلاق های منطقه را خریداری کرد و به همین دلیل این منطقه هزار جریب نامیده شده است.

ث)منطقه هزار جریب در بعضی مواقع تحت حاکمیت تبرستان و مازندران و در بعضی مواقع تحت حاکمیت قومس بود. اما مردم این منطقه همواره علاقه مند بودند تحت حاکمیت مازندران باشند و در نتیجه همیشه با حاکمان قومس مخالفت و با آنها مبارزه می کردند. به همین دلیل فرمانروایان قومس به گرفتن مالیات از هزار جریب از این منطقه وسیع قانع شدند و کم کم این منطقه به هزار جریب معروف شد. (نقل از شیخ علی اصغر ولویه ای مجتهد بزرگ)

ج)«گر» در زبان بومی به معنی کو ه می شد چون این منطقه کوهستانی وشامل هزار کوه می شد به آن هزار گری (هزار کوه) و سپس به هزار گریپ و بعد هزار جریب تبدیل شده است. ( در کتب تاریخی به کرات از هزار گری و هزار گریپ یاد شده است)

هزار جریب در فرهنگ دهخدا ناحیه ای است کوهستانی در مازندران که از مشرق به شاهکوه، از مغرب به ساری و سوادکوه و از جنوب به سمنان و از شمال به اشرف محدود است. رود نیکا در شمال آن از مشرق به مغرب جاری است و قسمت علیای رود تجن از مرکز آن می گذرد و آن را به دو قسمت دو دانگه و چهاردانگه تقسیم می نمایند.( جغرافیای طبیعی کیهان) . از توابع مازندران و دارای معدن مس و ذغال سنگ است.(جغرافیای اقتصادی) . نام یکی از دهستان های چهارگانه شهرستان ساری است که جنگل های انبوه دارد. آب آنجا از چشمه سار ها و محصول آن غله، دیمی، ارزن، لبنیات و عسل است. زارعت برنج هم در برخی از قراء معمول است. این دهستان 54 آبادی و در حدود 15 هزار تن سکنه دارد. قراء مهم آن عبارتندداز: پابند، ارم، کچب محله، پوروا، متکازین ، ولامده و آکرد.( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)

وجه تسمیه چهاردانگه و دو دانگه

 آنچه که امروز به عنوان چهاردانگه و دودانگه یاد می شود بخش کوچکی از چهاردانگه و دو دانگه تاریخی است. چون در سال های اخیر مناطق وسیعی از چهاردانگه و دو دانگه به استان سمنان واگذار شده است و یا با جدا کردن تعدادی روستا از این دو بخش، بخش جدید کلیجان رستاق را تشکیل داده اند که همه ی این موارد از ناملایماتی است که به این دو بخش تاریخی و با پیشینه ی بسیار درخشان شده است.

افضل الملک در کتاب رکن الاسفار در مورد وجه تسیمه آن چنین می آورد:« میر عماد الدین در اینجا زندگی می کرد و مشغول فلاحت و زارعت می شود. از یک زن دو اولاد داشته و از یک زن دیگر چهار اولاد. او هزار جریب را میان اولاد خود تقسیم می کند لهذا به دو دانگه و چهاردانگه تقسیم می شود.» این نقل قول از رکن الاسفار تقربیا مورد قبول همه قرار گرفته و بر آن اتفاق نظر دارند.( میر عماد مدفون در وری مغولان را در این منطقه شکست سختی داد و بساط آن ها از از این منطقه بر چید.)

در فرهنگ دهخدا آمده:چهاردانگه نام یکی از بخش های شهرستان ساریست که از شمال به بخش مرکزی ساری و بخش بهشهر، از جنوب خاور به ارتفاعات سینه کوه، داراب کوه ، بادله کوه و کوه چنگی از سلسله جبال البرز و از باختر به بخش دودانگه محدود است.

در این بخش سه دره مهم وجود دارد که جهت آنها از جنوب خاور به شمال باختر است و چهار رشته کوه پوشیده از درخت جنگل بین این دره ها واقع شده . طول این دره ها در حدود صد هزار و فاصله بین آنها در حدود سی هزار گز است و در رود خانه گرماب در دره باختری جریان دارد و قراه دهستان سورتیچی در کناره های این دره واقع شده اند.

در دره مرکزی رود خانه زارمرود جریان دارد و قراء دهستان هزار جریبی در قسمت علیا و قسمتی از قراء سورتجی در قسمت سفلا ی آن وجود دارد.

 رود خانه مهربان یا نکا در دره سوم که تقریبا شرقی غربی است جریان دارد و قراء دهستان شهریاری در قسمت علیا و قراء دهستان یخکش در قسمت سفلا واقع شده.

 راه های بخش به علت وجود جنگل های انبوه و شیب زیاد صعب العبور است و در زمستان و مواقع بارندگی آمد و شد مشکل می شود.

 اکثر قراء بخش در دامنه های جنوب ارتفاعات واقع شده دامنه های شمالی دارای جنگل های انبوه است.

جنگل های بخش برای گاوداران بسیار مفید است. در طول رودخانه تا 70 هزار گز برنج کاشته می شود. آبادی ها با مسافت هزار تا شش هزار گز دورتر از رودخانه روی ارتفاعات قرار دارد. محصول عمده بخش برنج است که در کنار رودخانه کاشته می شود.

در ارتفاعات و دامنه های غلات دیمی و لبنیات است. شغل عمده اهالی کشاورزی و گله داری است. این بخش از سه دهستان تشکیل شده و مرکز بخش قصبه کیاسر است.

 تعداد قراء و جمعیت دهستان عبارت است از: 1- دهستان سورتیجی 94 آبادی و 22200 نفر 2- دهستان هزار جریبی 54 آبادی و 15000 نفر 3- دهستان شهریاری 47 آبادی و 13000 نفر ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)

 لازم به توضیح است تعداد زیادی از روستاهای منطقه چهاردانگه به استان سمنان و سایر شهرستان های استان مازندران ملحق شده است.

 در فرهنگ دهخدا درباره دو دانگه هم آمده:نام یکی از بخش های شهرستان ساریست. حدود و مشخصات آن به شرح زیر است: از طرف شما به دهستان کلیجان رستاق، از خاور به بخش چهاردانگه، از باختر به بخش سواد کوه و از جنوب به خطالراس سلسله جبال البرز.

 از نظر آمار تابع شهرستان شاهی(قائم شهر کنونی) و از نظر فرمانداری تابع شهرستان ساری است. منطقه بخش کوهستانی است و ارتفاعات آن جز خط الراس اصلی البرز که به واسطه برودت زیاد عاری از اشجار می باشد، مستور از جنگل های انبوه و راههای بخش محدود و صعب العبور است.

هوای بخش مرطوب و معتدل است و در کنار رود خانه برنج کاشت می نمایند. اکثر قراء بخش در روی ارتفاعات واقع شده است.

 مرتفع ترین قلل کوههای بخش عبارتند از : قله نیز آباد، قله چهارنو، قله شاه دژ که آثار قلعه ای بسیار قدیمی در روی آن مشاهده می شود.

شعب مختلف از سلسله اصلی البرز به طرف شمال کشیده شده که عموما مستور از جنگل انبوه می باشد.

رودخانه مهم بخش: 1- رود خانه مشهور تجن است. 2- از دره های جنوبی دشت فریم شعباتی به نام شیرین رود، اشک رود، عروس رود، پاجی و شعب کوچک دیگر سر چشمه می گیرند و به رود خانه تجن متصل می شود.

 3- پس از اتصال دو رود خانه بالا از تنگه سلیمان ابتدا به رودخانه لاجیم سپس با رود خانه گرم آب چهاردانگه یکی شده به طرف ساری جاری می شود و بعد رود خانه زارمرود نیز به آن ملحق می شود.

 محصول عمده بخش: برنج، غلات و لبنیات و عسل است. بخش دو دانگه از پنج دهستان تشکیل شده تعداد ده و سکنه هر یک به شرح زیر است: 1- دهستان نرم آب 34 آبادی 5300 نفر 2- دهستان فریم 23 آبادی 4800 نفر 3- دهستان بندرج 17 آبادی 4800 نفر 4- دهستان پشت کوه 12 آبادی 5500 نفر 5- دهستان بنافت 10 آبادی 4800 نفر جمع آبادی، 106 آبادی و 25200 نفر جمعیت. مرکز بخش دودانگه آیادی کهنه ده واقع در وسط دهستان فریم است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

لازم به توضیح است با کم توجهی مسئولان در ادوار مختلف و حاتم بخشی آنها دهستان پشتکوه دودانگه به استان سمنان ملحق شد.

 با توجه به مطالب ارائه شده در مورد بخش های دودانگه و چهاردانگه و جمعیت کنونی آنها ( چهاردانگه 20000 نفر و دودانگه 8500 نفر بر اساس سرشماری 1385) نشان دهنده اوج آبادانی این منطقه در گذشته و بی توجه آن در زمان حال دارد که اکثر روستاییان این مناطق به علت بیکاری و نداشتن امکانات رفاهی مجبور به مهاجرت شدند و از تولیده کننده به مصرف کننده تبدیل شده اند.

 اگر می خواهیم هزار جریب به اقتدار گذشه خود برگردد باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:

 1- استقرار صنایع در منطقه جهت اشتغال

 2- توسعه امکانات رفاهی از قبیل جاده مناسب مراکز بهداشتی

 3- ایجاد موزه و مرکزی جهت معرفی هزار جریب تاریخی با توجه به احساس وابستگی که بین مردمان این مناطق وجود دارد علی رغم اینکه به استان سمنان ملحق شده اند یا تکه پاره در شهرستان های مختلف استان مازندران هستند.

 4- توسعه زیر ساخت های گردشگری

 5- ایجاد شهرستانی به این نام(هزار جریب) و الحاق تمام تکه های جدا شده به این شهرستان.( ایجاد چنین شهرستان های باعث مودت بیشتر بین مردم با توجه به حوادث تاریخی ، فرهنگ مشترک می شود )

6- جلوگیری از تکه تکه شدن بیش از این، این مناطق، در اثر گذشت زمان این جدایی باعث ایجاد دور شدن افرادی که وابستگی شدید داشتند می شود، این مورد را بین استان های تازه تاسیس و شهرستان های تازه تاسیس به خوبی مشاهده می کنیم.


منبع :مازندنومه نوشته ی حامد خلیلی ازنی،پژوهشگر تاریخ و فرهنگ مازندران -ساری

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ